جلسه بیستم
جلسه بیستم:
انار سودازاداست. هم تری دارد و هم سردی و ترش نفوذ کننده. انار بهترین داروی طب اسلامی برای دفع وسواس. روزی یک عدد انار کامل با ذکر بسم ا… درمان وسواس است. نشر روزی ۳ عدد.
همه وسواسها سوداوی هستند. اگر هم برخی آدمها تن آنها علامت سودا نداشته باشد ولی وسواس دارند اینها سودا در سر دارند. به اینها میشود جذبی کمک کرد. مثل شستشو با سرکه یا با ژل گل ختمی (نفوذ کننده).
هرگاه بیخوابی به سر بزند از خشکی است. یا از سودا یا از صفرا. باید رطوبت داد.
ماست- دوغ- داروهای سرد خواب آورند. بوی ترشیها- بوی سرکه و… .
افزایش بیشتر خشکی در مغز منجر به تولید صدا در سر میشود. صدای سکوت، در موقعیت جغرافیایی گرم و خشک و سرد و خشک زیاد میشود. و در محیط مرطوب بهتر میشود.
صدای گوش ناشی از سودای زیاد است. (بیماری طنین)
سودا در بویایی موجب زرد فهمیدن بو میشود. لذا حیوانات که سوداویتر هستند زودتر صدا و بو را میفهمند. مثل مورچه، سگ تبلور عالی سودا است- سگ سیاه سودای بیشتر دارد- حکمای قدیم هر حیوانی را برای یک کار استخدام میکردند.
درمان فوری سودای زیاد مغز سرکه انگبین مداوم- تاج گل ختمی- حجامت عام- ۲ هفته بعد حجامت ما ستوئید و بالاخره زالو روی پشت گوش. خیلی فوری اثر میکند. زیرا زالو یک تزریق دارد که ابتدا سودای مغز را سیال میکند. پس سریعتر درمان میشود.
خیلی دیوانه بود، تاج هندوانه. پوست خالی از هندوانه- اما خوردن خود هندوانه بدتر میشود.
صدای سر دو جوراست: صدای سوت (خلط خشک) و صدای کولر (خلطتر). هرچه صدا تیزتر شود، خلط خشکتر است.
بیعارضهترین و قابل کنترلترین
بهترین و کاملترین درمان با سرکه انگبین است. اگر سردی آن اذیت کرد میشد آنرا تغییر داد. مثلاً اگر سرکه یک واحد است میشه کرد واحد- یا به سرکه انگبین آماده عسل بیشتر اضافه میشود. هرچه طول درمان بیشتر شود، تغییرات رنگ پوست و فرم مو پدید آید، تغییرات در رفتار هم ایجاد میشود.
ربط مستقیم شکل ظاهر (رنگ صورت- چروک- پراکندگی عروق (سوداویها عروق برجسته نازک دارند)) با رفتار.
یک نفر سیاهپوست میتواند هر طبعی داشته باشد. که ویژگیهای دیگر غیر رنگ پوست را باید ملاک قرار داد. سودا یعنی خلط لزج.
سوای آمده از سودا ماندگاری بیش از حد تبدیل به سودای ناطبیعی میشود. یا خون که گرمی و تری دارد رطوبت آن گرفته شود و حرارت بالا رود و خون سوخته میشود سودا. یا صفرا که باید در خون با در معین باشد، بیش از حد باشد، خون را میسوزاند و تبدیل به سودا میشود (سودا آمده از صفرا).
یا بلغم از حد خود بیشتر شود، غلیظ میشود و یخ میبندد که سودامی آمده از بلغم (بیشتر در اروپا) است.
پیدایش سودا:
از شدت مصرف غذای سرد زیاد یا گرم زیاد- حضور مستمر در هوای سرد شدید و هوای گرم شدید، حضور خود و نقض در هوای سرد و گرم- از سونا داخل حوض آب یخ به شدت سودازاست- حضور در موقعیت جغرافیایی با اختلاف فشار شدید- غم مستمر- شادی بیش از حد (خنده خوب است: تبسم)- در معرض صداهای مستمر بودن- در معرض بوهای مستمر چه گرم و چه سرد (طبیب حق ندارد خود را معطر کند. چون هر بیماری یک مزاجی دارد)- فلفل بخاطر شدت گرمی سودازاست- سیاه بیشتر قرمز کمتر- فکر مستمر (گاهی دیوانه باش. یعنی از عرف متعارف خارج شدن. (آواز خواندن- جک گفتن و…)
مصرف اکس- مواد مخدر خیلی گرم سودازاست- تریاک ۵/۳ تا ۷ ساعت نعشهای (گرمی) و بعد خماری(سردی)- داروهای ترک تریاک از خود تریاک به مراتب بدترند- ضربه در یک ناحیه سودازاست- شوک سودازاست- سکته بخاطر غلظت خون ناشی از سودا. (چه مثبت چه منفی)- غم فراق و جدایی- لوج عشق افراطی- استمرار مشروبات الکلی سودازاست- استمرار مصرف داروهای گیاهی فوقالعاده گرم لوج نفرت- حسادت- حرص- آز- کینه- شک مستمر- بدبینی بیش از آنکه زیان به دشمن وارد کند به خودتان وارد میشود- (اگر نمیتوانی نیکوکار باشی، خیر اندیش باشد). اندیشه مستمر منفی سودازاست- استمرار مصرف غذا یعنی زیادخوری- حرام خوری