جلسه هفتم

جلسه هفتم: مزاج سن
معنویات فیزیک اشیاء را تغییر میدهد.
مصرف غذاهای گرم در زوج و زوجه میتواند موجب ایجاد بستر تولید فرزند پسر شود. (۴۰ روز قبل از انعقاد نطفه) کتابهایی مثل قانون در طب، ذخیره خوارزمشاهیی، مخزن الادویه، داروهای اختصاصی هم معرفی میکنند. معجونهای دخترزایی سردیها هستند و معجونهای پسرزایی گرمیها هستند.
اول زوج مهم است بعد زوجه یعنی اول باید بذر گرم شود. (بذر مزاج زمین را به مزاج خود برمیگرداند.)
طفل همچنانکه رشد میکند از رطوبت بدنش کاسته میشود و گرمی در تنش باقی میماند. لذا هرچه بچه رشد کند، جست و خیز آن بیشتر میشود، زیرا رطوبت کاهش مییابد و گرمی خودش را نشان میدهد. (حرارت خودش را در رفتار نشان میدهد. شتاب رشد در هفت سال دوم از هفت سال اول کمتر است.
در دختران از ۱۲ تا ۱۴ سالگی رطوبت به شدت افزایش مییابد. بنابراین ضریب رشد دختران در ۱۲، ۱۴ سالگی از پسران بالاتر است. (رطوبت عامل رشد).
۱۴ تا ۲۱ سالگی مجدداً رطوبت کمتر میشود و شتاب رشد نیز کندتر میشود. در ۲۱ سالگی تقریباً رشد متوقف میشود. ولی کنشهای گرمی خودش را نشان میدهد. (اوج فعالیت).
رو در روییهای عقیدتی بین فرزند و پدر و مادر در این سن (۲۱ سالگی) تقابل سردی (پدر و مادر) و گرمی (فرزند) است.
در سن ۲۱ تا ۲۸ سالگی رطوبت به حداقل خود رسیده است ولی حرارت در بدن باقی مانده است. معادل آتش در بدن صفر است. لذا صفرا در سر نفوذ پیدا میکند. و باعث سردرد گرم میشود.
سردرد گرم در اثر هوای گرم پدید میآید. در اثر خوردن غذای گرم و یا بوئیدن عطر گرم پدید میآید.
از این مرحله بالاتر (یعنی صفرای بیشتر) موجب ریزش مو میشود. (مردانه) ریزش موی صفراوی در جلو سر پدید میآید. (ریزش مو در وسط سر ناشی از غلبه دم است- ریزش مو در جلو سر صفرا بالا و دم بالا-) علت تاس نشدن زنان امنیت که صفرا و دم بالا ندارد.
پس سه دسته تاس نمیشوند: یک دسته معتدلها- یک دسته بلغمیها- یک دسته سودآویها درمان این ریزش مو، کنترل صفرا و دم در همان سن است.
آلوپس منتشر و آلوپس آراتا (ریزش قطعه قطعه) هم در زنان. هم در مردان (در سه در ریش) این ریزش سرد است. بنام سنتی داء الثعلب (بیماری سیاه)درمان آن خوراک گرمیهای آرام و روغن مالی گرم است.
ریزش ناشی از غم و استرس منشأ سردی دارند درمان خوراک گرم. بادام- انجیر- زیتون- شربت عسل- ارده شیره- روغن سیاه دانه روی سر.
از ۲۸ سالگی به بعد گرمی رو به کاهش است.
۲۸ تا ۳۵ سالگی سن اعتدال است. (۳۵ سال)(قدیم سن اعتدال ۴۰ سال بوده است.)
اگر زندگی انسان سالم باشد از این سن به بعد انسان با همین وضعیت به زندگی خود ادامه میدهد. تمامی معمرین تاریخ با سن ۴۰ سالگی زندگی میکنند. عمرشان بالاست ولی با توان ۴۰ سالگی. پایان عمرشان پایان مقدر است. نه پایان توانایی طبیعی.
بطور طبیعی از سن ۶۰ ال ۱۲۰ سال شیب به سمت سردی است. کندی و تندی شیب سردی تابع سردی و گرمی غذای همگانی اوست. کندی و تندی این شیب را در ظاهر با رنگ مو میفهمیم. هرگاه سفیدی بروز کرد یعنی سردی بروز کرده است. اگر سفیدی در سن ۲۰ سالگی ایجاد شود یعنی سردی بروز کرده است. لذا اگر خوراک گرم بدهیم مو سیاه میشود. این که تظاهر هر سردی ابتدا در رنگ مو میباشد به معنی این نیست که فرد مورد نظر در بقیه اندام سردی ندارد و قوی است. بلکه سردی بروز کننده در رنگ موی سر در مابقی اندامها نیز هست. حال اگر گرمی بدهیم دوباره برمیگردد. سوز (نسخه حضرت علی برای بیماریهای مغز) ترکیبی از عسل (سوخت موشک یک ت چایخوری) و سوز کوفی و زعفران) (سفید سفید صد تومان- سرخ و سفید ۳۰۰ تومان حالا که رسید به سبزه هرچه بگید میارزه.) سخن مادربزرگهای قدیم.
این شیب سردی ادامه دارد (چه کند و چه تند) نهایتاً منتهی به مرگ میشود. (سردی مطلق).
موضعی هم میتوان رنگ مو را برگرداند به سیاه ولی بهتر است خوراکی و سیستمی (مزاجی) عمل شود.
مزاج جغرافیایی:
کره زمین: یک منطقه معتدل، سرد و خشک، سرد و خشک، گرم و خشک، گرم و تر، سرد و تر
انسانها در هر منطقه که زندگی کنند، مزاج آن منطقه را به خود میگیرند.
هرچه زندگی صنعتیتر میشود، از طبیعت به بهرهتر میشویم. یعنی مزاج تابع آن صنعت غالب میشود. مثلاً در بندرعباس انسانی که دائماً زیر کولر گازی است ممکن است مزاج سرد شود نه گرم. (طبع صنعتی)
غذاهای صنعتی مشابه امروزی مزاجها را به هم نزدیک کرده است و لذا بیماریها هم بیماریهای مشترکی شدهاند.
پس در یک ویزیت خوب و واقع بنیانه بایستی لیست غذاهای قالب را در آورد و از سبک زندگی فرد مورد نظر مطلع شد.
موقعیت معنوی جغرافیایی:
نقاط خاص معنوی وجود دارند.
نقاط نفرین شده هم وجود دارند.
طبع معنوی مکان- انرژی ویژه- مثل مکه- مدینه- مشهد
بحث غذا:
باید تعریف کامل و فراگیری از غذا داشته باشیم. (تعریف امروز: مجموعه خوردنیها و آشامیدنیها و بلعیدنیها را غذا میگویند.) مجموعه بهرهمندیهای جسمانی و روانی انسان از نظام طبیعت را غذا مینامیم. بخشی از این بهرهمندیها از طریق غذای خوراکی(۱) و بخشی از طریق بویایی (۲) و بخشی از طریق دیداری(۳) و بخشی از طریق شنیداری (۴)، بخشی از طریق لمس و از طریق جذب (۶) و بخشی از طریق تفکر و پندار (۷)، بخشی از طریق رفتار جنسی (۸). برآیند اثر مجموعه این بهرهمندیها رو غذا مینامیم.
اگر یک طبیعت فقط به یکی از این موارد ۸ گانه توجه کند مطمین از تشخیص درست باز میماند.
پس غذا را ۸ نوع معرفی میکنیم:
۱- خوراکیها، ۲- غذای بویایی، ۳- غذای شنیداری، ۴- غذای دیداری، ۵- غذای پنداری، ۶- غذای جذبی، ۷- غذای جنسی، ۸- غذای اُنس
۱- خوراکیها: گرمیها و سردیها.
جسم انسان برآیند اثر ۴ عنصر طبیعی بود که باهم در آمیخت. و یک عنصر معنوی آسمانی. هر پنج عنصر و هر پنج بعد میل دارند به طرف خودشان بروند. همیشه تمایلی به گستن دارند. (کل شیء یرجع الی اصله: هر چیزی به اصل خودش باز میگردد.)
انسان اگر بخواهد زندگی کاملی داشته باشد باید کسریها را تأمین کند. آنچه که از خاک است باید از خاک تأمین کند. و آنچه که از آب است باید از آب، و… .
تناسب نیاز ماده به معنا را ۲ به ۵ میدانیم.
یعنی هفت وعده غذا نیاز داریم که ۲ وعده غذای مادی است و ۵ وعده غذای معنوی است.
صباحاً و عشّیا غذای مادی مورد نیاز. (غذای معنوی)
نماز و صلوه غذای معنوی مورد نیاز. (غذای معنوی)
این میشود تعادل کل انسان.
تعادل در مورد فقط غذای مادی یعنی تعادل گرمی و سردی. اگر گرمی و مزاج گرم دارای، غذای سرد بخورد. و اگر سردی و مزاج سرد داری، غذای گرم بخور. درمان به ضد است. این یک اصل است.
تقویت به عین است.
یک نفر لاغر اندام میخواهد چاق شود. باید خیار (افزایش بلغم) و خرما (افزایش دم) را با هم بخورد. (یک گاز خیار+ یک دانه خرما).
تعادی در مورد غذای معنوی:
تمرکز هنگام وضو گرفتن- هنگام نماز تمرکز و توجه به خدا- در هر واژهای به اندازه شعور خودت به آن واژه مفهوم آن توجه کن- به رحمان رسیدی به مفهوم واژه رحمانیت خداوند- به رحیم رسیدی واژه رحیمیت خداوند این نماز غذای روح است. گرچه لفظ خود واژه بار دارد ولی عمیقتر آن است که به مفهوم آن توجه کنید.
(مقدمه بهرهمندی از غذای معنوی، رعایت نکات غذای مادی است: حلال خوری در رأس آنهاست.)
ترک نهار برای اغلب بیماریها (فشار خون- چربی و…) یک داروست.
انرژی ظهرانه را از خواب بگیرند. یک ربع استراحت چند برابر نهار انرژی دارد.
غذای بویایی:
آنچه که استشمام میکنیم یک غذاست. مغز ما را تغذیه میکند. پس انسانهای سرد مزاج یا کسانی که به هر دلیلی سردی وارد جسم و روان و بخصوص سر آنها شده است بایستی عطریات گرم بو کنند. عطر گل محمدی- گل مریم- عطر گل یاس- عطر مشک گرم تند است. عطر گرم ملایم بهترند. بهترین زمان مصرف غذا شب است. پس استشمام عطر در شب بهتر است. در حال خواب تن و روان سرد است و از شدت سردی انسان میخوابد لذا سلولها منبسط هستند و آماده پذیرش گرمی هستند.
(در مراسم ختم گلاب و خرما داده میشود، چون غم سرد است و نیاز به گرمیها هستند.)
بوهای تعفّن- تلخ- ترشی همه سردند. (به همین دلیل میگویند اگر ترشی نخوری یه چیزی میشی.)
عطر نرگس حتماً استفاده کنید که خیلی برای مغز فایده دارد.
مجموعه عطرهای گرم، مجموعه بیماریهای سرد را درمان میکنند.
مجموعه عطرهای سرد، مجموعه بیماریهای گرم را درمان میکنند.
همه چیز باید یه جا مصرف شود. آب نابجا خوردن عارضه دارد. عسل نابجا خوردن عارضه دارد. (یعنی مخالف مزاج خوردن). آب درمانی فقط برای صفراویها (درجه اول) و سپس دمویها (درجه دوم) فایده دارد. برای بلغمی و سودا ضرر دارد.
قاعده بوعلی سینا: هرگاه به هر چیز اشتها داشته باشی به آن نیاز داری.
بچه صفراوی اشتهای کمی دارد چون نیاز ندارد.