جلسه سوم

جلسه سوم: مزاج شناسی
در طب سنتی مجموعه ساختار جسم و روان انسان و حیوان را برآیند اثر چهار خلط میپندارد. به عبارت دیگر برآیند اثر این ۴ خلط موجب ایجاد جسم و کنش روانی میشود.
صفرا دم بلغم سودا
برای حفظ سلامت بدن باید هر کدام به نسبت معین در بدن وجود داشته باشند. (بدن انسان) در مورد حیوانات یک، دو یا سه خلط شاکله جسم حیوان را تشکیل میدهد.
خلط عبارت است یک محلولی که قابلیت تغییر به شکلهای متفاوت را در بدن دارد:
از نرم و گرم و رقیق مثل خون گرفته تا عضلات، رگ و پی، استخوان، مو، ناخن و همه چیز.
مجموعه اندامهای گوناگون بدن انسان به نحوی برآیند اثر این اخلاط میباشد.
همچنان که برآیند اثر این اخلاط در انسان و یا حیوان یک شکل خاصی رو پدید میآورد، رفتار خاصی را هم پدید میآورد و کنش و واکنش خاص را هم از خود بروز میدهد.
مثال: میز از چوب ساخته شده است. کارایی خاصی دارد- عایق است- هدایت کننده رطوبت نیست- هدایت کننده گرما- سرما نیست ولی اگر ترکیب میز را به موارد پلاستیک تغییر دهیم صدای آن تغییر میکند و ویژگیهایش هم تغییر میکند. پس مجموعه رفتارهای انسانها و حیوانات تابع ترکیب اخلاط موجود در بدن آنها میباشد.
همچنان که ما انتظار نداریم که وقتی به یک تشک پنبهای (پشمی) ضربه میزنیم صدای چوب دهد و یا برعکس بنابراین نباید انتظار داشته باشیم وقتی با یک نفر سودآوی صحبت میکنیم از خودش واکنش نشان ندهد.
سودآوی از خودش دفاع میکند. دموی به خودش جذب میکند.
ملوسی گربه- بویایی سگ- شنوایی سگ بخاطر اخلاط است. شدت شنوایی و عقل مورچه ناشی از خلط اوست. علاقه عقرب به گزندگی ناشی از خلط اوست. (تبلور صفراست).
ارتباط عمیق روانشناسی با مواد جسمانی
وقتی گرمی در بدن به اوج برسد، صفرا بالا رود ممکن است یک حرفی بزند که بسیار سوزاننده باشد. وقتی سردی در بدن زیاد شود، بلغم (////////) بسیار بیتفاوت شود.
جامعه شناسی- نظام خانوادگی- مدیریت سازماندهی- نظام درمان و بهداشت.
مثلاً در خانواده:
یک زن سرد مزاج و یک شوهر سرد مزاج: یک خانواده آرام و ملایم و بدون ریسک را تشکیل میدهند که همه رفتارهای اینها با فامیل حساب شده و دقیق میباشد. حساب حساب. اگه آنها برای ما یک گل رز آوردند ما هم یک گل رز میبریم.
یک شوهر گرم مزاج و یک زن سرد مزاج: از بیرون به شوهر خود نگاه میکند و به آن میبالد و پیش فامیل تعریف میکند که اینکار رو کرده است و آنکتر رو کرده است در حالی که خودش نشسته و فکر میکند نکنه اینکار نشه و… چون سرده و ترسو شده. و وقتی دست در دست مردش میدهد از گرمای مرد انرژی میگیرد و به آرامش میرسد. زن سرد تبعیتگری محضی دارد ولی تلافی جسارت و ناحسابگری مرد دموی را در میآورد.
اگر زن و شوهر هر دو صفراوی باشند: تا وقتی که در حالت آرام هستند که مشکلی نیست ولی اگر هر دو به اوج گرمی برسند هرچی کاسه و کوزه هست میرود روی هوا ولی چند دقیقه، تحمل قهر همدیگر را ندارند چون صفرا فوری فروکش میکند و سریع به ضد آن برمیگردد یعنی به سردی تبدیل میشود. پس نیاز به گرمی پیدا میکند. پس هر که سردی بیشتر داشته باشد قدم جلو میگذارد برای آشتی. (آشتی گرم است). عاشقان تاریخ همه دموی مزاجها بودند. هم زن هم مرد. هرچه شدت دم بیشتر، حرکات عاشقانه، جسورانه و خلاف عرف آن زمان بیشتر میباشد. هرچقدر دم بیشتر باشد توان عرف شکنی یا هنجارشکنی بیشتر است. هرچقدر سردتر قانون گراتر و مبادی آدابتر.
در جوامع اروپایی که بسیار سرد هستند، بسیار قانون مدارند. مبادی آداب هستند. ظاهر مرتب و ////////// میپوشن. شرط داشتن یک زندگی خوب این است که گرمی مرد از زن بیشتر باشد. اگر گرمی زن بیشتر باشد زن میشود حاکم. این زنها در خانواده مرجع مراجعه همه میشوند. حتی اگر هم بیسواد باشد باز فرقی نمیکند. همه افراد تحصیل کرده فامیل باز به او مراجعه میکنند. این یعنی واکنش طبیعی مزاج.
پس با دانستن و رعایت کردن اصول مزاج شناسی در مقوله انتخاب همسر میتوان تأثیر زیادی روی نظام خانوادگی جامعه ایجاد کرد. در حال حاضر فقط جسم آدمها کنار هم قرار میگیرد نه رفتار آنها. (دلیل اصلی طلاقهای زود هنگام).
حال خانوادهها تشکیل محلات را میدهند. لذا هرچه خانوادههای گرمتر بیشتر باشند لذا محلهها هم گرمتر میشوند. بطوری که هر غریبهای این را حس میکند که همه صمیمی و خون گرم هستند، تحویل میگیرند.
و اگر برعکس ترکیب محله سرد باشد، اصلاً محل نمیدهند. اگر جنازهای افتاده باشد دست به آن نمیزنند که ممکن است من مقصر شوم.
بررسی شده که کسانی که افراد تصادف کرده یا دچار مشکلات اساسی را در جامعه جمعوجور میکنند مزاجشان گرم است.
یک آدم لب کلفت- چهره گلگون- موهای پف کرده- سینه ستبر- شانه درشت- رگ برجسته. جمعیت غالبی از سود مزاجان اگر کشوری را تشکیل دهند این کشورها هیچ وقت در معرض تحولات اساسی نیستند. همیشه دنبال معادلات سیاسی آرام هستند و همه مشکلاتشان را با مزاکرات حل میکنند و سیستم جاسوسی و اطلاعات خود را تقویت میکنند نه سیستم نظامی و حمله خود را.
زیرآبی رفتن بیشتر است. کارهای پیچ و ماپیچ- در درون ارتش سرویسهای اطلاعاتی تودرتو درست میکنند. مثلاً افسران ss در درون افسران ss. (جوامع غربی)
جوامعی که غالباً گرم هستند مستعد تحولات اساسی ۱۸۰ درجه ضد و نقیض هستند. (جوامع شرقی) این جوامع همیشه دست خوش تحولات واژگون کننده نظام اجتماعی هستند.
هنرمند کسی است که نبض دقیق اجتماعی را در دست بگیرد.
کاربرد تغذیه: جمعیت گرم و جمعیت سرد.
برای تعادل در نظام زیست سردها باید غذای گرم بخورند و گرمها باید غذای سرد بخورند. هرگاه این تغذیه نابجا شود، بیماری پدید میآید. (ناکارآمدی و ضعف)
انسانها غذای مناسب خودشان را باید بشناسند و اگر نظام تغذیه بر مبنای این اصول طراحی نشود شرایط بسیار بدی پدید میآید که هم اکنون در جامعه وجود دارد. سیستم امروز چون این موضوع را نمیدانند برای غذاها و برای داروها عوارض جانبی تعریف کردهاند.
بطور مثال خیار یک غذاست که اگر یک انسان سرد بخورد ممکن است دل درد بگیرد و اگر یک آدم گرم ۱۰ تا بخورد اتفاقی نمیافتد. ما نمیتوانیم برای خیار عوارض جانبی تعیین کنیم.
یک زن باهوش به شوهر صفراوی خودش شربت آبلیمو میدهد، کیوی میدهد و اگر نداشته به او شربت زعفران بدهد خوب معلومه عصبانی میشود.
کاربرد در بهداشت و درمان:
برآیند اثر این ۴ خلط باید به تعادل در بدن برسد. هرگاه تعادل اخلاط در بدن پدید آید یعنی سلامت. حفظ این تعادل یعنی بهداشت. ایجاد تعادل یعنی درمان.
امروز اگر کسی بخواهد در تمامی موارد گوناگون بدن انسان تخصص بگیرد باید ۱۰۴ سال وقت بگذارد. ولی با دانستن علم مزاجشناسی فقط در مدت ۱۰۰ ساعت به همه آن امور مسلط خواهد شد.
کاربرد در مدیریت: هر انسانی به تبع اخلاط درونش کاراییهای مثبت یا منفی از خود دارد. یا کلان بینی دارد یا ریزبینی دارد- یا استعداد تبعیت دارد یا استعداد فرماندهی دارد.
انسان دموی چه بخواهد و چه نخواهد کنش مدیریتی و کلان بینی از خود بروز میدهد.
انسان سوداوی ریزبین هست. حساس هست. دقیق هست. دقت در ریزبینی موجب میشود ارتباط کلان موضوعات را فراموش کند. (نمیتوان از یک سوداوی در رأس مدیریت یک جامعه استفاده کرد.) زیرا تمام امکانات را خرج ریزبینیها و بدبینیها میکند و از آینده کلان جامعه غافل میشود.
اگر صفراویها را مدیر کنیم پر انرژی هستند ولی نه همیشه. صفرا که پایین آید دیگر هیچ کاری نمیکنند. دمویها به تنهایی حرکات کلان و درشت انجام میدهند. کارها را پیش میبرند- اگر مشاوران بلغمی داشته باشند هیچ چیز را فراموش نمیکنند ولی اگر مشاوران بلغمی نداشته باشند یا پیروزمندانه پیش میروند و یا پیروزمندانه شکست میخورند.
رهبران موفق جهانریال رهبران دموی بودهاند و بلغمیها هیچگاه به سطح رهبری نرسیدهاند.
اطلاعات فنی دقیق هم موجب گرمی آدمهای سرد نمیشود. مثل یک موتور قوی روی یک ماشین دو سیلندره.
پس مزاج شناسی در تمامی ابعاد جامعه ضرورت دارد.
حوزه نظام زیست:
ما نمیتوانیم موضوع انسان را مورد بحث قرار دهیم و از ارتباطات او با ظرف هستنی غافل شویم.
ضرورت شناخت ارکان:
اُشطُقُش: اساس، پایه، ستون.
یکی از دلایل ناکارآمدی طب جدید این است که ارتباط انسان را با ارکان هستی تعریف نکرده است. انسان را مجزا از نظام هستی فرض کرده است.
ارکان هستی بستر نظام زیست
انسان برآیند اثر چهار خلط است. این چهار خلط هم از چهار عنصر پدید آمدهاند.
ارکان مادی نظام خلقت (دارای بعد، حجم، وزن):
صفرا از آتش، دم از هوا، بلغم از آب، سودا از خاک
هر آنچه در این بستر روئیده شود دارای همین ویژگی چهارگانه هست.
خود بستر هم دارای این ویژگی چهارگانه است. (آب با طبع گرم- سرد و…)
حیوانات هم دارای این ویژگی چهارگانه است.
پس ما با شناخت ارکان، همسانی و همگونی نظام تن و روان انسان را با نظام هستی بررسی میکنیم. هرچه شناخت ما دقیقتر باشد زندگی ما همگنتر و هماهنگتر خواهد بود و هرچه هماهنگتر باشد سادهتر است.
طراح اول صنعت، طرحش همگن با نظام زیست نبوده است.